!پیش نویس یک اپوزیسیون مذهبی!

ساخت وبلاگ
ما همین خاکیم

که از آن خس ها سبز شد

همان دست

که پای پرچم سیاه شمر

به جرم کفر حقیقی

فواره ی اعتراف به نکرده ها از خون گرم شد

ما همانیم که گوش هایمان پر از دروغ کثیف بود

همان کودکان که حمام عدالت برایشان هم معنی ترس .شامپو ی  اشکاور .سوزش چشم و گریز بود

همان ها که بعد از سی سال هنوز در خواب بودند

همان ها که حرفشان فقط سنگ و ستیز بود !

همان ها که اهل دنیا بودند

از آخرت نه گوش به حرف ملا دادند

نه اهل فتوا بودند

باز دست در دست هم هیاهو و فریاد کنیم

باز با حرف دروغ

خیابان های سوخته ی ازادی را ناز کنیم

باز از سیاهی خود  لباس هارا سبز و دست ها را پر از نماد سحر جادو و راز کنیم

و آن روز

دیگر کودکان شهرمان با توپ پلاستیکی فریاد های قهقهه و شادی از نداری سر نمی دهند

دیگر فاحشه های عجوز  شهر در نداری و ترس .در آن جا که سزایشان است،جان نمی دهند

دیگر دخترها،سفیدی سیاه زور بر سر نمی کنند

دیگری کسی از زن انقلابی نسل سوم نمی گوید

بانو بانوست

دیگر کسی با باتوم جواب سلام .به علیک سلام سنگ های شیطان نمی دهد
کسی گوش ها را نمی شوید
پرده ها پاره نمی کند

اری شهرمان چون لجن که میگویی سبز می شود

دیگر خدا با شیطان صلح می کند

اتش نبرد هزار ساله با سیاهی ما سرد می شود

hold!...
ما را در سایت hold! دنبال می کنید

برچسب : اپوزیسیون, نویسنده : nfq12 بازدید : 230 تاريخ : پنجشنبه 25 آبان 1396 ساعت: 1:56